اندیشه های یک مدیر ایرانی
تحلیل ، بررسی ، نقد و هم اندیشی علمی - تخصصی  
قالب وبلاگ
لینک دوستان

احتمالاً بارها با واژه "تفکر انتقادی" برخورد کرده اید، اما معنی آن چیست؟ بعضی افراد ممکن است تصور کنند که به ایراد گرفتن و اشکال تراشی از ایده های دیگران برمی گردد اما معنی این اصطلاح این نیست. به طور کلی، تفکر انتقادی ایجاد و پرورش یک فاصله احساسی و عقلانی بین خودتان و ایده ها و نظرات استچه این نظرات متعلق به خودتان باشد چه دیگرانتا بتوانید حقیقت، اعتبار، و معقول بودن مسئله ای را بهتر ارزیابی کنید.

تفکر انتقادی تلاش برای ایجاد ارزشیابی هایی منطقی و قابل اطمینان است تا ببینیم که چه چیزی را می توانیم منطقی باور کنیم و چه چیز را نمی توانیم. در تفکر انتقادی از ابزارهای علم و استدلال استفاده می شود چون در آن ارزش شک گرایی به ساده لوحی یا تعصب، منطق بر ایمان، علم بر فرضیه و عقلانیت بر خواسته اندیشی نشان داده می شود.

با توضیح برخی از خصوصیات و ویژگی های لازم برای منتقدانه فکر کردن، توضیح مفهوم تفکر انتقادی نیز ساده تر خواهد شد.

بی تعصبی

کسی که می خواهد منتقدانه درمورد چیزی مثل سیاست یا مذهب فکر کند باید از تعصب به دور باشد. برای این منظور باید قبول کند که ممکن است حق با دیگران باشد و خودش اشتباه فکر کند. خیلی وقت ها افراد به بحث و جدل درمورد نظراتشان با دیگران می پردازند و حتی لحظه ای به این فکر نمی کنند که ممکن است خودشان اشتباه کنند.

البته ممکن است بیش از حد بی تعصب شوند و تا جایی پیش روند که هیچ ایده ای را بااعتبار ندانند و نتوانند حقیقت را به آن نسبت دهند. ما باید قبول کنیم که ممکن است حق به جانب طرف مقابل باشد و آنها باید تلاش کنند که دلیل ادعای خود را ثابت کنند و اگر اینکار را نکردند، می توانیم آن افکار و ادعاها را باطل کرده و حقیقت نپنداریم.

تفاوت گذاشتن بین احساس و منطق

حتی اگر دلایل منطقی و تجربی مشخصی برای قبول یک ایده در دست بود، احتمالاً دلایل احساسی و روانشناسی هم برای قبول آن داریمدلایلی که ممکن است خیلی از آن مطلع نباشیم. در تفکر انتقادی این مسئله اهمیت زیادی دارد که یاد بگیریم بین این دو تفاوت قائل شویم چون احتمال دخالت دومی در اولی بسیار زیاد است.

دلایل احساسی ما برای قبول چیزی ممکن است کاملاً قابل درک باشد اما منطق پشت آن باور درست نباشد، دیگر نباید اعتقادمان را منطقی بدانیم. اگر قرار است واقعاً با دید تردید و عادلانه به اعتقاداتمان نظر کنیم، آنوقت باید بتوانیم احساساتمان را کنار گذاشته و منطق و استدلال را به تنهایی تعریف کنیم.

بحث کردن از روی علم نه جهالت

ازآنجا که همیشه روی اعتقاداتمان سرمایه گذاری های احساسی و روانشناسی هم می کنیم، عجیب نیست که بدون در نظر گرفتن علم و منطق آن، جلو رفته و از عقایدمان دفاع کنیم. گاهی بعضی افراد بااینکه می دانند چیز زیادی درمورد یک موضوع نمی دانند، به پشتیبانی از آن برمی خیزند.

کسی که قصد تمرین کردن تفکر انتقادی را دارد نباید تصور کند که همه چیز را درمورد یک موضوع می داند. چنین فردی باید حتی به طرف مقابلش در بحث اجازه دهد که نکته جدیدی درمورد آن موضوع به او بیاموزد.

احتمال، قطعیت نیست

ایده هایی هستند که درست اند و ایده هایی هم هستند که قطعاً درست اند اما واقعیت این است که نمی توانیم درمورد درستی اکثر مسائل قطعیت داشته باشیممخصوصاً آن مسائلی که موضوع بحث بسیاری از مذاکرات و مناظرات هستند.

وقتی کسی تفکر انتقادی را تمرین می کند، باید به یاد داشته باشد که اینکه می توانند یک نتیجه گیری داشته باشند احتمالاً درست است نه قطعاً. برخی حقایق نیازمند یک عقیده محکم و راسخ هستند اما برای حقایق احتمالی نظر تجربی و آزمایشی بسنده می کنداین یعنی باید آن را با همان قدرت شواهد و دلایل آن قبول کنیم.

منبع :

سایت مردمان ( پورتال جوانان ایرانی )


موضوعات مرتبط: تحلیل و بررسی علمی
[ یکشنبه هفتم تیر ۱۳۸۸ ] [ 16:35 ] [ محسن احمديان ]

گرچه اکثر فرهنگ های تجارت کم و بیش متاثر از فرهنگ آمریکایی است، اما به نظر می رسد که فرهنگ ژاپنی دست نخورده تر باقی مانده است.

اکثر تاجران و مهاجران در اولین برخورد خود با ژاپنی ها احساسی ناجور و نامتجانس خواهند داشت، اما معمولاً بیشتر آنها بعد از چند مدت این احساس را ترک کرده و از همکاران ژاپنی خود درس می گیرند.

این کشور می تواند درس های زیادی در مورد برخوردهای تجاری و کاری به ما بیاموزد. در این مقاله لیستی از 7 درس مهم که می توانیم از ژاپنی ها بگیریم را برای شما تهیه کرده ام.   

1.  معاملات بر پایه ی رابطه های شخصی بنا می شود

در فرهنگ تجارت ژاپنی، غیر معمول نیست که قراردادها بر پایه رابطه های خصوصی و خانوادگی بنا شود. یعنی دو نفر باید از قبل با هم آشناییت داشته و همدیگر را خوب بشناسند. به معنای دیگر، قراردادها از روی احترام و آشناییت متقابل انجام میگیرد. تجارت به طریقی انجام می گیرد که هر طرف از نظر اخلاقی به طرف مقابل متعهد و مسئول باشد.


درس عبرت:  در ژاپن ایجاد رابطه های خوب خصوصی به شما اعتباری می دهد که برای تجارت های بعدی شما بسیار ضروری است. و وقتی توانستید با یک شرکت ژاپنی رابطه ای خوب برقرار کنید، دیگران نیز گرایش بیشتری برای معامله با شما پیدا خواهند کرد.

طریقه ی وفق یافتن:  با راستی و درستی وارد معامله شوید. تا میتوانید سعی کنید تا اطمینان آنها را به خود جلب کرده و با آنها طرح دوستی بریزید.

2.  گروه گرا باشید و به تصمیمات گروه احترام بگذارید
ژاپن کشوری است که واژه ی "ما" به جای "من" در آن ارزش بسیار بالاتری دارد. آنها قبل از به مرحله ی عمل آوردن هر تصمیم مهمی، آن را به بحث می گذارند. گروه گرایی به جای فردگرایی در این کشور رونق دارد. شما نیز قبل از اینکه بتوانید پیشنهادات خود را مطرح کرده یا به مرحله ی عمل درآورید، باید عضو گروه شوید.

درس عبرت:
  موفقیت کاری گروهی است. هیچ کس به تنهایی موفق نخواهد شد. ژاپنی ها این نکته را دریافته اند و برای همه ی آنها این ضرورت وجود دارد تا به همراه دیگران کار کنند. البته ممکن است روند تصمیم گیری کندتر شود، اما در آخر کار همه تصمیمات خود را ارائه کرده اند، و صدای همه در تصمیم گرفته شده منعکس خواهد شد.

طریقه ی وفق یافتن:  یکی از راه های اصلی در سیاست این است که صدای دیگران را نیز بشنویم. در تجارت غربی معمولاً کار به این شیوه است که همه ی تصمیمات توسط یک رئیس گرفته می شود و به این نکته توجه نمی شود که آن رئیس برای تصمیم گیری نیاز به مشورت و کمک مدیران زیر دست خود دارد. ژاپنی ها این مسئله را فهمیده اند. برای آنها کار گروهی در درجه ی اول اهمیت قرار دارد. شما هم تا زمانی که نخواهید در کار تک روی کنید و فقط تصمیمات خود را به اجرا بگذارید نزد آنها احترام دارید. تا جایی که می توانید باید بتوانید با قوانین گروهی آنها خود را سازگار کنید، فقط در اینصورت است که در تجارت با آنها موفق خواهید شد.

3.  رک گو نباشید

برخلاف آمریکایی ها که بسیار رک گو و رو راست هستند، ژاپنی ها ترجیح می دهند که همه ی مسائل را رک و رو راست به آنها نگویید و آن مطلب را در لفافه و با اشاره مطرح کنید. همه ی تلاش آنها بر این است که آن نکته و مطلب باعث آزار و ناراحتی کسی نشود و به کسی بر نخورد.

درس عبرت:
  در فرهنگ تجارت ژاپنی اهمیت زیادی به ادب و احترام  داده می شود. آنها تلاش می کنند تا همکاران خودر ا آزرده خاطر نکنند و احترام متقابل را حفظ کنند.


طریقه ی وفق یافتن:  برای این منظور باید سعی کنید تا قبل از حرف زدن آن را در دهان خود مزه مزه کنید. برای جواب دادن به کسی عجله نکنید و مطلب را خوب بررسی کنید و بعد به زبان بیاورید.

4.  وقت شناسی نشانه ی احترام است

هرچیز که باعث از بین رفتن غرور، شان و اعتبار اجتماعی شود در تجارت و معاملات ژاپنی ها بسیار مضر است. برای این منظور شما باید همه ی توان خود را به کار گیرید تا این احترام حفظ شود. یکی از بهترین راه هایی که نشان می دهد شما برای طرف مقابلتان احترام زیادی قائل هستید، این است که سر قرارها به موقع بروید و وقت شناس باشید.

درس عبرت: ژاپنی ها اگر ببینند برای وقت آنها ارزش قائل نیستید، آن را بی احترمی تلقی خواهند کرد. این نیز یکی دیگر از خصایصی است که شرقی ها برخلاف غربی ها بر آن استوارند.

طریقه ی وفق یافتن:  وقت شناسی خصیصه ای است که همه ی ما باید دیر یا زود به آن عادت کنیم. از اینرو، بهتر است تا زمان خود را به گونه ای تنظیم کنید که سر قرار ملاقات های مهم خود به موقع برسید.

5.  ارائه ی خدمات به مشتری در اولویت است
اگر به ژاپن سفر کنید، از نزدیک مشاهده خواهید کرد که همه ی کارمندان و مسئولان همه ادارات، برای خدمت به شما بسیار مشتاق و داوطلب خواهند بود. احتمالاً از این مسئله بسیار تعجب خواهید کرد. ژاپنی ها عقیده دارند که رسیدگی به کارهای ارباب رجوع در اولویت همه ی امور است.

درس عبرت:  برخورد خوب با ارباب رجوع، تعهدی است که همه ی ژاپنی ها عمیقاً در قلب خود احساس می کنند. با اینکار باعث جلب مشتری می شوند و آنها را همیشه از خود راضی نگه میدارند.

طریقه ی وفق یافتن:  برای این منظور بهتر است کمی در برخوردهای ژاپنی ها با مشتریان خود دقت و توجه کنید. از رفتار آنها کپی کنید تا بتوانید مثل آنها موفق شوید.

6.  ارتباط تلفنی مرتب داشته باشید
در ژاپن ترجیح داده می شود که به جای فرستادن نامه، فکس یا ایمیل، مستقیقاً تماس گرفته شود. این به آن دلیل است که ارزش قائل شدن برای وقت طرف مقابل بسیار اهمیت دارد.

درس عبرت:  با برقراری تماس مداوم خواهید توانست رابطه ی بسیار بهتری با آنها برقرار کنید و اطمینان و احترام آنها را نیز به خود جلب کنید.

طریقه ی وفق یافتن:  اکثر ما برای تلفن زدن به هم کمی تنبلی می کنیم. این ممکن است به خاطر ضعف ارتباطات کاری ما باشد. شما هم باید بتوانید درست مثل ژاپنی ها ارتباطات تلفنی خود را بیشتر کنید. این مکالمات را کمی خصوصی تر کنید تا علاقه ی خود را برای برقراری ارتباط با طرف مقابل نشان دهید.

7.  مهمان نواز باشید

ژاپن هم مثل اکثر کشورهای آسیایی خصیصه ی هدیه دادن را حفظ کرده است. برای میهمانان خود هدیه تهیه کنید تا بتوانید از این طریق حس مهمان نوازی و علاقه ی خود را به آنها نشان دهید. برای پرداخت صورتحساب تعارف کنید که اینکار نشانه ی احترام است.

درس عبرت:
  مهمان نوازی در تجارت ژاپنی به این معناست که ارتباطات خصوصی مهمتر از رابطه های کاری است.

طریقه ی وفق یافتن:
  با مشتری خود بیش از منبعی برای تجارت رفتار کنید. اول روی رابطه تمرکز کنید، و با اینکار تجارت نیز به موفقیت انجام خواهد شد.

از فرهنگ های تجارت آگاه شوید
در این دنیای چند فرهنگی، شناختن فرهنگ تجارت کشورهای دیگر باعث می شود تا در محل کار خود ارزش بیشتری پیدا کنید. تا می توانید با فرهنگ های تجارتی مختلف آگاهی پیدا کنید تا موفقیت شما در معامله با آنها تضمین شود.

منبع :

سایت مردمان ( پورتال جوانان ایرانی )


موضوعات مرتبط:
[ جمعه پنجم تیر ۱۳۸۸ ] [ 16:49 ] [ محسن احمديان ]

یـکی از عـارضه هـای جدید زندگی به سبک مـدرن، وجود استرس در محیط کار می باشد.در طـول قـرن اخیر، ماهیت کار کردن تغییرات گســترده ای را تجربه کرده است و هنوز هم ایـن تحولات با سرعت وصف ناپذیری در حال پیشـروی هستـنـد.دگـرگـونـی هـا در تـمـام عـرصــه های شـغـلـی، از مسئـولـیـت هـای هـنـرمندان گرقته تا جراحان، کاملاً مـشـهـود بـوده و زنـدگـی شـغـلـی هـمـه افراد را تحت الشـعـاع قـرار داده انـد. هـیـچ کـس، در هیچ سمتی، از این امر مستثنی نبوده و چه یک مدیر عامل و یا یک مدیر فروش، همه و همه ملزم به رویارویی و پذیرش تغییرات هستند. روحیات انسان به گونه ای است که با بروز تغییرات، خواه نا خواه در او استرس ایجاد می شود. استرس ناشی از فعالیت های شغلی همواره به عنوان تهدیدی برای سلامت جسمانی به شمار می رود؛ این امر همچنین سازماندهی زندگی او را بر هم ریخته و سلامت ارگان های مختلف بودن او را نیز به خطر می اندازد.

استرس شغلی چیست؟

استرش شغلی یک بیماری مزمن است که در نتیجه شرایط سخت کاری به وجود آمده و بر روی عملکرد فردی و سلامت جسمی و ذهنی فرد تاثیر می گذارد. دلیل اصلی تعداد بسیار زیادی از مشکلات روحی و روانی، به طور مستقیم از استرس های شغلی نشئت می گیرد. استرس موجود در محیط کار، در برخی موارد، حتی می تواند ناتوانایی هایی را نیز در فرد ایجاد کند. در موارد حاد، روانپزشک برای یافتن شیوه درمانی مناسب، می بایست دلیل و درجه استرس شغلی را ارزیابی نماید.

"اندی آلیس " از کالج راسکین، آکسفورد، انگستان، اخیراً در حال کار کردن بر روی پروژه ای مربوط به استرس شغلی است. او در نموداری نشان داده است که استرس، چگونه می تواند بر روی راندمان کاری کارمندان تاثیر بگذارد. وی در ادامه توضیح می دهد که در مراحل اولیه، استرس شغلی می تواند بدن را در وضعیت اضطراری قرار داده و موجب شود تا راندمان کاری فرد، افزایش پیدا کند. شخص در این زمان همواره به خود تاکید می کند که: "من باید کارهایم را بهتر انجام دهم"؛ اما اگر این شرایط نادیده گرفته شده و مورد بررسی قرار نگیرد، بدن همچنان در حالت اضطراری باقی می ماند و در نتیجه بازده کاری به طور اتوماتیک کاهش پیدا کرده و سلامت فرد به خطر می افتد.

علائم

علائم استرس شغلی در افراد مختلف، متفاوت بوده و به عوامل بیشماری از قبیل: موقعیت و شرایط کاری مختلف، مدت زمان قرار گرفتن در معرض استرس، و میزان استرس وارد شده به فرد، بستگی دارد. اما نمونه های بارز علائم استرس شغلی عبارتند از:

بی خوابی
پرتی حواس
اضطراب و تنش
غیبت از کار
افسردگی
خستگی
ناامیدی و عصبانیت در حد افراطی
مشکلات خانوادگی
بیماری های جسمی از قبیل: بیماری ها قلبی، میگرن، سردرد، سوء هاضمه، و دیسک کمر
دلایل استرس شغلی

استرس شغلی ممکن است به دلیل مشکلات پیچیده و فراوانی به وجود آیند؛ اما اگر بخواهیم برخی از نمونه های مشهود آنرا ذکر کنیم، می توانیم به موارد ذیل اشاره داشته باشیم:

نا امنی شغلی

اداره جات سازمان یافته در حال دگرگونی هستند و دلیل آن نیز چیزی جز تغییر و تحول در ساختارهای اقتصادی و گریز از فشارهای مالی نیست. این روزها فاکتورهایی نظیر: سازماندهی مجدد تشکیلات، اعمال کنترل، ادغام شرکت ها، نقل و انتقال و .... به عنوان موارد اصلی ایجاد استرس برای کارکنان در آمده اند. از سوی دیگر کارخانجات و شرکت های متفاوت نیز سعی می کنند تا حتی الامکان در این چالش باقی مانده و پیروز از میدان خارج شوند. چنین اصلاحات اساسی و بنیادینی بر روی همه مشاغل ( چه یک پزشک و چه یک کارگر ساده ) تاثیر می گذارد.

تقاضای بالا در اجرا

انتظارات غیر واقعی، به ویژه در زمان سازماندهی مجدد شرکت ها، گاهی فشار بی دلیل و مضری را بر روی کارکنان اعمال می دارد به عنوان یکی از منابع مهم و بزرگ تنش و اضطراب محسوب می شود. حجم بالای کار، ساعات طولانی کاری، و گرایش شدید به اتمام پروژه ها در مدت زمان معین، می تواند کارمندان را از نظر جسمی و روحی تحت فشار بی حد و حصری قرار دهد. سفرهای مکرر تجاری و دور بودن بیش از اندازه از خانه و خانواده نیز می تواند به عنوان یکی دیگر از عوامل ایجاد استرس به شمار آید.

تکنولوژی


گسترش تکنولوژی در سیمای بهره گیری از فن آوری هایی نظیر: کامپیوتر، پیجر، تلفن همراه، دستگاه فکس، و اینترنت، باعث افزایش سرعت و دقت شده است. از اینرو کارفرمایان انتظار دارند تا کارمندان با استفاده از امکانات فوق الذکر، خلاقیت، سودمندی، و لیاقت خود را بیش از پیش افزایش دهند. پی رو این انتظار، فشار بر روی کارکنان، به منظور انجام به موقع و بی نقص کارها را به طور طبیعی زیاد می شود. کارگرانی که با ماشین های سنگین کار می کنند، به منظور برخورداری از هوشیاری دائمی، می بایست استرس بی حد و اندازه ای را تحمل کنند. از سوی دیگر مسئله همسو شدن با پیشرفت های تکنولوژیکی مطرح می شود و کارکنان مجبور هستند کابرد نرم افزارهای متعدد را در مدت زمان بسیار کوتاهی فراگیرند، که این مطلب خود یکی از عوامل موثر برای ایجاد استرس در افراد به شمار می رود.

فرهنگ محیط کار


پیدایش سازگاری با محیط کار، می تواند از ابعاد مختلف، امری استرس زا محسوب شود و فرقی نمی کند که به تازگی وارد فضای جدید کاری شده باشید و یا اینکه برای سالیان دراز در آن بخش مشغول به خدمت باشید. فرد برای اینکه بتواند خود را با گزینه های مختلف فرهنگ محیط کار از قبیل: الگوهای ارتباطی میان افراد مختلف، رعایت سلسله مراتب، رعایت فرم و پوشش مخصوص (در صورت نیاز) و مهم تر از همه الگوهای رفتاری و کاری کارفرما و همقطارهایش وفق دهد، ملزم به رعایت یکسری خط مشی های از پیش تعیین شده می باشد. در نتیجه فرد خواه نا خواه به سمت مشکلات عدیده ای با همکاران و یا حتی با مقامات بالاتر سوق داده می شود.  در بسیاری از موارد سیاست های شغلی و یا  شایعات بی پایه و اساس در محیط کار، از مهمترین منابع تولید استرس می باشند.

مشکلات شخصی یا خانوادگی

کارمندانی که دچار مشکلات خانوادگی و یا شخصی دیگر هستند، معمولاً تنش های شخصی خود را با مسائل کاری مخلوط کرده و آنها را با خود به محیط کارشان می آورند. زمانی که فرد در حالت افسردگی و خستگی مفرط باشد، توجه او متمرکز نشده و انگیزه هایش تا حد بسیار زیادی کاهش پیدا می کنند و همین امر سبب می شود تا از عهده مسئولیت های شغلی خود به خوبی بر نیاید.

خانم ها و استرس شغلی

خانم ها علاوه بر استرس های شغلی رایج ، ممکن است در محیط کار مورد آزار و اذیت فیزیکی نیز قرار بگیرند. از مدت ها قبل، آزار و اذیت و سوء استفاده های جنسی از خانم ها در محیط های کاری، به عنوان یکی از موارد تنش زای مهم برای این قشر به شمار می رفته است. خانم ها ممکن است استرس بسیار زیادی را به دلیل مثلاً "آزار محیط های خشن کاری" تجربه کنند که از نظر قانونی در قالب "رفتار های زننده و مرعوب در محیط کار" تشریح می شود، و می تواند در پرتو رفتارهای ناخوشایند زبانی یا فیزیکی نمود پیدا کند؛ همانطور که پیش تر نیز اشاره شد، این امر به عنوان یکی از منابع استرس زای دائمی برای خانم ها به شمار می آید. همچنین تبعیضات بی رویه در محیط های کاری،  فشارهای خانوادگی، و نیازهای اجتماعی نیر به این منبع استرس، افزوده می شوند.

راه بقا

همچنانکه تغییر و تحول در روند زندگی جاودانه شده است، استرس نیز یکی از اجزاء لاینفک زندگی امروزی به حساب می آید. از آنجایی که هیچ کدام از ما به هیچ وجه قصد ندارد زیر آن له شده و از بین برود، بنابراین باید از همین ابتدا آخر خط را برای خود مشخص کنیم و جوانب مختلف امر را بپذیریم. این مطلوب، قابل دسترسی نخواهد بود، مگر در صورت پذیرش وجود استرس.

در این قسمت نکات برای کنترل و باقی ماندن در برابر استرس در دراز مدت را برایتان تشریح می کنیم.

حتی اگر در موقیعت فعلی خود احساس امنیت می کنید، باید به خاطر داشته باشید که تغییراتی که در طی زمان به وقوع می پیوندند، موقعیت و جایگاه شما را مستحکم تر و ایمن تر می کنند. در باب فضای تجاری امروزه، شما باید دائماً آماده پذیرایی از تغییرات باشید و از استرس دوری کنید تا بتوانید در دنیای رقابت های تنگاتنگ جان سالم به در ببرید.
برای وجود خود وقت بگذارید و اگر زمان ندارید، سعی کنید آنرا به وجود آورید، تا نیروی تازه بدست آورده و انگیزه های تازه پیدا کنید. وقت مطلوبی را با خانوده تان صرف کنید. این امر می تواند به منزله یک نوع حمایت محکم عاطفی و اخلاقی برای شما به شمار رود.
زمانی که احساس می کنید تحت استرس شدیدی قرار دارید، سعی کنید به هیچ وجه به مشروبات الکلی، سیگار و سایر موارد مخرب، روی نیاورید.
تلاش کنید تا روش های مثبتی برای مقابله با استرس های روزمره زندگی به کار بندید. ذهن خود را از قید و بند منفی بافی رها کنید و از افکاری مانند ترس و وحشت، خشونت، و کینه ورزی که خود به خود موجب خلق استرس بیشتری می شوند، به شدت دوری ورزید. سعی کنید تا جایی که امکان دارد به آرامش هالیستیک (کل نگرانه) رجوع کرده و سایر روش های رشد شخصی مثل مدیتیشن، تنفس عمیق و ورزش کردن را نیز از نظر دور نگه ندارید، تا بدین سان قادر شوید شیوه زندگی خود را دو مرتبه از نو تعمیر کنید.
در صورت بروز استرس مزمن، با پزشک متخصص مشورت کنید.
با جشن گرفتن موفقیت های خود و همقطارانتان، میزان استرس موجود را کاهش دهید.
قبول وجود استرس خود به معنای ایجاد یک تغییر بزرگ در شیوه سنتی زندگی است. سعی کنید معیارهای ارتباطی خود را گسترش دهید، کارایی و شایستگی خود را افزایش داده، و از تجربیانت دیگران نیز بهره بگیرید.
بیش از اندازه، از خود مغرور نشوید. برای رویارویی با هر تغییری خود را از نظر فیزیکی، روحی، و اقتصادی آماده کنید.
اما زمانیکه در محیط کار تحت فشار قرار گرفتید، برخی تمرین های ساده می توانند راهگشای مشکلات شما باشند:

به راحتی و به طور عمودی (بطوریکه کمر کاملا صاف باشد) بر روی صندلی خود تکیه دهید، و بر روی نفس کشیدن خود متمرکز شوید.  این کار کمک بزرگی به آرام کردن اعصاب و ماهیچه های داخلی بدن می کند.
ریلکس بنشینید و شمارش معکوس را آغاز کنید (20- 19-18-17-16-15....)
سعی کنید از تصویر سازی های ذهنی خوشایند بهره بگیرید.

از پا در آمدن

تحت تاثیر استرس شدید، فرد توانایی خود در تصمیم گیری های قطعی را از دست میدهد و نمی تواند اولویت های خود را در زندگی ارزش یابی کند و در نتیجه گرایش شدیدی به سمت پرتی های حواس پیدا می کند. این امر یکی از موارد کلاسیک به زانو در آمدن محسوب می شود. زمانی که فرد به زانو در می آید، اغلب نوعی حس بیملاحظگی و بی اعتنایی و رفتارهای خطرناک در او بروز می کند. این حس در تمام انسان ها، از افراد معروف و مشهور گرفته تا افراد عادی، به روشنی قابل مشاهده است.

سندروم مسئولیت پذیری مزمن یکی از عارضه های جانبی مشکل به زانو در آمدن است. مردم در این حالت از نظر ذهنی و فیزیکی از زندگی و فشار کاری خود به تنگ می آیند و دیگر برای یک لحظه هم حاضر نیستند که آنرا تحمل کنند. علائم این معذل معمولا با گفته هایی از این دست همراه است:  "خیلی کار روی سرم ریخته و هیچ کس دیگر جز خودم نمی تواند آنها را به درستی انجام دهد." به طور بارز این امر در کارهای طاقت فرسا به وجود می آید و افراد سختکوشی که از نظر عاطفی روانشناسی و یا فیزیکی خسته می شوند به ناچار چنین مشکلی را متحمل میشوند. شما در ریسک به زانو در آمدن قرار دارید، اگر:

نتوانید در برابر تعهدات و مسئولیت های جدید جواب "نه" بدهید.
برای مدت زمان تقریبا طولانی تحت فشار شدید کاری قرار گرفته باشید.
استانداردهای دست نیافتنی شما برای تکمیل کارها، از استخدام نماینده و همکار به منظور انجام امور پیش پا افتاده جلوگیری کنند.
برای مدت زمان کم و بیش طولانی، برای رسیدن به اهداف تقریبا دست نیافتنی تلاش کنید.
از نظر عاطفی بیش از اندازه خود را محتاج به نتیجه کاری که در حال انجام آن هستید کنید. اغلب در این حالت خستگی خود را در غالب کاهش انگیزه، تقلیل میزان و کیفیت اجرایی، و عدم احساس رضایت از کار بروز می دهد.
آیا شما در معرض خطر از پای درآمدن قرار دارید؟

اگر به هر نحوی احساس می کنید که در معرض خطر "از پای در آمدن"  قرار دارید، راهکارهای اصولی زیر به شما کمک می کنند تا بهتر بتوانید خود را با شرایط موجود وفق داده و به شرایط مطلوب نزدیک شوید:

اهداف خود را از نو ارزیابی کرده و آنها را مجدداً اولویت بندی کنید.
خواسته های خودتان را سازماندهی کرده و ببینید کدامیک از آنها برای رساندن شما به اهدافتان از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند.
توانایی های خود برای آسانتر کردن هر چه بیشتر مسیر (در راه رسیدن به خواست هایتان) را معین کنید.
اگر کسی نیازمند انرژی عاطفی زیادی باشد، کمتر به خواست هایش نزدیکتر می شود و کمتر اظهار دلسوزی از خود نشان می دهد. از دیگران نیز حمایت کنید. انسان بودن و نیازهای انسانی تان را هر چند وقت یکبار به خودتان یادآوری کنید: به خاطر داشته باشید که حتما به زمانی برای تفریح و آرامش هم نیاز دارید.
تکنیک های مبارزه با استرس را آموزش ببینید.
عوامل استرس زا در زندگی، در محیط کار و در خانواده را رد یابی کنید. در این راه می توانید از حمایت دوستان، اعضای خانواده و مشاور برخوردار شوید و استرس را کاهش دهید.
مطمئن شوید که شیوه زندگی سالمی را دنبال می کنید. یک زندگی سالم به طور قطع می بایست فاکتورهای زیر را در خود جای دهد:


به اندازه کافی بخوابید و آنقدر استراحت کنید تا سطح انرژی بدن را در حد مطلوب نگه دارید.
مطمئن باشید که از غذاهای سالم استفاده می کنید و رژیم غذایی متعادلی را دنبال می نمایید. رژیم غذایی نا سالم باعث می شود تا شما بیمار شده و احساس خوبی نداشته باشید.
سعی کنید به نیازهای روحی خود که شاید در زیر نیازهای مادیتان مدفون شده باشند، جانی تازه ببخشید.
فعالیت های مختلف نظیر تفریحات آرام بخش را تجربه کنید. با اتکا به این روش می توانید کاری کنید تا جسم و ذهنتان از مشکلات برای مدت زمانی هر چقدر کوتاه دور گردد.

آیا شما از پا در آمده اید؟

اگر در یک زمان معین انگیزه های خود را بیش از اندازه در مورد کاری که انجام می دهید از دست داده اید، آنوقت یک وقفه موقتی به خودتان بدهید و برای مدتی دست از تلاش بر دارید.
بطور متناوب سعی کنید در داخل سازمانی که هستید منطقه فعالیت خود را تغییر دهید. اگر دوباره مجدداً به همان جایگاه اولیه باز گردید، به این نتیجه میرسید که باز هم می خواهید از کار قبلی لذت ببرید و این بار فقط تعهداتی را انجام می دهید که به آنها علاقه دارید. شاید روزی به این نتیجه برسید که اصلاً هیچ کجای کاری را که انجام می دهید دوست ندارید؛ در زمان بروز یک چنین تصوری می بایست بدون هیچ گونه شک و تردیدی آنا از تمام امور دست بکشید.
برای تغییر شرایط فعلی می توانید از نزدیکان و عزیزان خود طلب مشورت و حمایت کنید.
در کلاس مدیتیشن و یوگا ثبت نام کنید (تا از فواید تمرین های روحی گروهی نیز بهرمند شوید) یا به باشگاه ورزشی  و ایروبیک و یا سایر کلوپ های ورزشی دیگر بروید تا بدان طریق، مسیر تمرکز خود را تغییر داده و از نو اولویت های خود را طبقه بندی کنید.
اگر در مراحل آخر خستگی قرار دارید و بیش از پیش از پای در آمده اید، و احساس بی انگیزگی شما بسیار زیاد شده است و هیچ علاقه ای به شغل و کار خود ندارید، از یک متخصص خوب و یا یک روانشناس کمک بگیرید.

منبع :

سایت مردمان ( پورتال جوانان ایرانی )


موضوعات مرتبط: سمینارها و سخنرانی های علمی، تحلیل و بررسی علمی
[ چهارشنبه سوم تیر ۱۳۸۸ ] [ 17:15 ] [ محسن احمديان ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

محسن احمدیان
دانشجوی دکتری تخصصی PhD مدیریت دولتی گرایش مدیریت منابع انسانی دانشگاه تهران
( مدرس و پژوهشگر مدیریت )
لینک های مفید
امکانات وب

.

نیت کنید و اشاره فرمایید


فال انبیاء

فال انبیاء

Online User
تماس با ما

آپلود نامحدود عکس و فایل

آپلود عکس